اینجا هر کس ساز خودش را میزند!
تاریخ انتشار: ۲ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۱۴۷۳۳۹
لباس مندرسی بر تن دارد، نایلونی در دست دارد و به سمت تاکسی میرود، یک نفر با صدای بلند اعلام میکند: «کرایه از امروز ۱۵ تومان است. تاکسیرانی دیروز به ما ابلاغ کرده که کرایه را افزایش دهیم». به نشانه تأیید سری تکان میدهد و سوار میشود. خودم را عقب میکشم و سوار نمیشوم، به سمت تاکسی بعدی میروم، میگوید بعدی هم همین است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش ایسنا، شرق نوشت:
روایت اول/ طلوعِ ولنجک: لباس مندرسی بر تن دارد، نایلونی در دست دارد و به سمت تاکسی میرود، یک نفر با صدای بلند اعلام میکند: «کرایه از امروز ۱۵ تومان است. تاکسیرانی دیروز به ما ابلاغ کرده که کرایه را افزایش دهیم». به نشانه تأیید سری تکان میدهد و سوار میشود. خودم را عقب میکشم و سوار نمیشوم، به سمت تاکسی بعدی میروم، میگوید بعدی هم همین است.
بعدی و بعدی و بعدی هم همین! کرایه ۱۰ تومانی خط تجریش به ولنجک را یکروزه ۵۰ درصد گران کردهاند، با یک ابلاغیه خیالی از تاکسیرانی! به مسافران نگاه میکنم، همه نرخ جدید را میپذیرند به جز من! با ۱۸۸۸ تماس میگیرم، بعد از دو دقیقه انتظار به واحد شکایات وصل میشوم. رانندهها هوش و حواسشان به من است، فکر میکنند اتحادشان شکست نمیخورد، مرد مسنی که رهبری آنها را بر عهده دارد میگوید فکر میکنی با شکایت به جایی میرسی، هر کاری دوست داری بکن. شکایت را ثبت میکنم و به سمت یکی از تاکسیها میروم، اعلام میکنم که من کرایه مصوب را پرداخت میکنم و سوار ماشین میشوم، مسافران بعدی از راه میرسند و نرخ جدید مصوب تاکسیرانها را اعلام میکنند.
صدایم را بالاتر میبرم و میگویم کرایه ۱۰ تومان است، رانندهای که در ماشین او نشستهام دستش را به نشانه اعتراض سمتم میآورد، قصد درگیری ندارد، میخواهد بگوید به دیگران کاری نداشته باش. اعلام کردهام که خبرنگارم، انگشت اتهام را سمت من گرفتهاند که اگر خبرنگاری چرا از گرانی نمینویسی، زورت به ما رانندههای تاکسی میرسد.
در توجیه نرخ جدید علاوه بر گرانی کالاها و ترافیک سرسامآور ولنجک، بالاشهری بودن منطقه نیز برایشان مهم است. میگویم مسافران خطوط شما کارگران و افرادی از مناطق پایینی هستند که به بالا میروند تا معاش روزانه خود را تأمین کنند، شما کرایه عدهای کارگر را بالا بردهاید و آنها را فقیرتر کردهاید و ادامه میدهم که در این زنجیره گرانی همه شما دخیل هستید، همه شمایی که به هر بهانهای ساز خود را کوک میکنید و به خورد مردم میدهید. میدانم که کرایه تاکسیرانی سالی یک بار در صحن شورای شهر به تصویب میرسد، شهرداری و سازمان تاکسیرانی به تنهایی نمیتوانند نرخ جدید ارائه دهند مگر به تصویب شورای شهر رسیده باشد، پس از آن نیز باید هیئت تطبیق مهر تأیید نهایی را بزند و پس از ابلاغ در اواخر اردیبهشت اجرائی شود.
مسافران اینها را نمیدانند، یکی از خانمها میگوید اول سال گران کرده بودید، همیشه سالی یک بار گران میشود اما در نهایت همان ۱۵ تومان را میدهد. از خشم لبریزم، از اینکه رانندههای تاکسی زورشان به مردمی که از قوانین آگاهی ندارند رسیده و با یک ابلاغیه خیالی کرایه را بالا بردهاند.
روایت دوم/ غروبِ ونک: «ساعت ۹ کنسلی داریم، میتوانید تشریف بیاورید؟... پس ساعت ۱۰ اینجا باشید». منشی در حال جابهجایی نوبت بیماران است، ظاهرا این برنامه هر روزشان است، حداقل در چند نوبتی که من به این مطب مراجعه کردهام. با بیمار بعدی تماس میگیرد، این بار از پرسش خبری نیست، زور جای خود را به خواهش داده است، میگوید کنسلی داشتیم و باید ساعت ۱۱ اینجا باشید، بیمار پشت خط میگوید در ساعتی که از قبل هماهنگ کرده میآید، منشی میگوید یک بیمار کنسل کرده و دکتر نمیتواند منتظر بیمار بعدی باشد، تشریف بیاورید.
ساعت چهار عصر است و یک ساعت زودتر از نوبتی که برایم در نظر گرفته بودند، به دندانپزشکی رسیدهام، با این حساب که اگر رأس ساعت آنجا باشم باید یک ساعتی در انتظار بمانم. این انتظار را عقب میاندازم تا رأس ساعتی که به من دادهاند در اتاق دکتر باشم. مکالمات را به خوبی میشنوم، در این چند جلسه کاملا دستم آمده که سلامت روان بیمار در پایینترین اولویت این مطب است و سرعت اتمام کار و رفتن بر سر مریض بعدی مهمترین دغدغه!
دکتر از بیمار قبلی کلافه است، اعتراضش را به زیردستانش منتقل میکند، به رغم آنکه معلوم است از مهارت کافی در کارش برخوردار است، اما رسیدگی همزمان او به چند مریض همیشه نگرانم کرده و با توهم ابتلا به هپاتیت مطب را ترک کردهام. روز بعد قالب آماده است، اما من امکان آمدن به مطب را ندارم و دکتر قبول میکند. درخواست میکنم منشی یک میلیون از کارتم بکشد و مابقی را در جلسه آخر پرداخت کنم. ناگهان میگوید امروز جلسه آخر است و باید تسویه کنید. همین مبنای آغاز بحثی میشود که همانندش را صبح تجربه کرده بودم. بهانه پرداخت به لابراتوار را میآورد، توضیح میدهم که جلسه اول با همکاری دیگر این موضوع را طی کردهام، دوسوم سهم را پرداخت کردهام و مابقی را در طول فرایند درمان تا جلسه آخر. باز میگوید جلسه آخر است، جای خالی دندان را نشانش میدهم که جلسه آخر نیست و از طرفی باید این موضوع را از قبل اعلام میکردند. حرف به گوشش نمیرود، قانون خود را میگوید که باید تسویه کنید.
دکتر از اتاقش بیرون میآید و خطاب به من میگوید قانون اینجا را من تعیین میکنم و باید تسویه کنید. میگویم قانون را تعیین کنید اما نمیتوانید هربار که دلتان خواست آن را عوض کنید. میگوید بگذارید جلسه بعد تسویه کند و به اتاقش میرود و از منشی میخواهد مکالمه را خاتمه دهد، نفر دیگری از تیمشان میگوید یک روز چه فرقی دارد، بگذار ببینم فردا میدهد! اما منشی از موضع خود کوتاه نمیآید، ناگهان شروع میکند به انتشار اطلاعات شخصی من و با صدای بلند و رو به دیگر بیماران حاضر در مطب، اطلاعات مالی من را اعلام میکند. از اینکه اطلاعات شخصی من به راحتی و به دلیل یک ناهماهنگی درون تیمی در اختیار همه قرار گرفته خشمگین و عصبانی هستم.
به او میگویم که زیر بار حرف زور شما نمیروم و از مطب بیرون میزنم. به قوانین مراجعه میکنم و ۱۴ بند حفظ حریم خصوصی بیماران در مراکز درمانی را میخوانم. ماده یک فصل «رازداری و حریم خصوصی» راهنمای عمومی اخلاق حرفهای اعضای سازمان نظام پزشکی میگوید: «اعضای سازمان نظام پزشکی موظف هستند به حق بیمار مبنی بر محرمانهبودن تمام اطلاعات وی احترام بگذارند. این حقوق شامل اطلاعات حساس و غیرحساسی است که به هر شکل در مراحل مختلف تشخیصی و درمانی جمعآوری میشود و یا به هر ترتیب در اختیار تیم درمانی قرار میگیرد. همچنین ارائه اطلاعات به افرادی به جز شخص بیمار و یا افرادی که از طرف او اجازه داشته باشند، ممنوع است».
کامبیز نوروزی، حقوقدان، در گفتوگو با روزنامه «شرق»، درباره این اتفاق و انتشار اطلاعات بیماران، چه اطلاعات مالی و چه اطلاعات پزشکی توضیح میدهد: «قطعا این بخش نیز جزئی از اطلاعات خصوصی بیمار است و مغایرت کامل با اخلاق پزشکی دارد. اگرچه در این مورد خاص خود پزشک مرتکب افشای اسرار بیمار نشده، اما در هر حال چون مطب پزشک یک محیط حرفهای است، مسئولیت افشای این اسرار نیز از نظر اخلاقی بر عهده همان پزشک است و باید اسرار بیمار خود را به گونهای نگهداری کند که هیچکس نتواند به آن دسترسی داشته باشد. تمام اسنادی که مربوط به وضعیت بیمار است در زمره حریم خصوصی بیمار قرار میگیرد و باید محرمانه بماند».
اتفاقات در ذهنم به خط شدهاند، قلبم مچاله است و به این فکر میکنم که هر روز در معرض این حجم از فشارهای روحی بیدلیل قرار میگیریم، چراکه گویا در اینجا، هرکسی سازِ خودش را میزند و قانونِ خود را دارد.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: سازمان نظام پزشکی شورای شهر کامبیز نوروزی سازمان تاکسیرانی فلسطين رژیم صهیونیستی مقاومت فلسطین سمت تاکسی جلسه آخر نرخ جدید
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۱۴۷۳۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اینجا «ایالات متحده اسرائیل» است!
خبرگزاری مهر، گروه مجله _ فاطمه برزویی: «ایالات متحده اسرائیل» عبارتی است که این روزها در فضای مجازی توسط شهروندان آمریکایی استفاده میشود؛ شهروندانی که میخواهند به اعمال قدرت و نفوذ اسرائیل در مناسبات سیاسی، اقتصادی و ایالات متحده آمریکا کنایه بزنند. لابی اسرائیل در آمریکا به جایی رسیده که مجلس نمایندگان آمریکا روز چهارشنبه (۱۲ اردیبهشت) با پیش نویس قانونی موافقت کردند که بنا بر آن، تعریف «یهودی ستیزی» تغییر خواهد کرد و در دستور کار وزارت آموزش، مقامات و دستگاههای مجری قانون و همچنین قوانین مبارزه با تبعیض نژادی قرار میگیرد.
نکته اساسی این قانون آن است که باعث میشود انتقاد از رژیم صهیونیستی دلیل کافی برای «یهودستیز» شناخته شدن فرد یا گروه باشد، در حالی که بسیاری از مردم دنیا و به ویژه پیروان دین یهود تاکید دارند که صهیونیستها، فرقهای سیاسی هستند که جزو پیروان این دین به شمار نمیروند. هر چند منتقدین و برخی از نمایندگان و سناتورهای آمریکایی با این قانون مخالف هستند و آن را نوعی گمراهی در نژادپرستی میدانند. اما با این وجود به نظر میرسد دولت آمریکا به شدت به دنبال تصویب کامل این قانون است.
اگر این قانون اجرایی شود احتمالاً رهبران جنبش دانشجویی در دانشگاههای آمریکا به اتهام یهود ستیزی تحت پیگرد قرار میگیرند و ممکن است این آغازی برای مقابله با هر گونه جنبش دانشجویی همبستگی با فلسطین در آینده باشد. این در صورتی است که بر اساس اعلام سیانان در این ۱۵ روز ۱۷۰۰ دانشجوی آمریکایی بازداشت شدهاند.
اینجا ایالات متحده اسرائیل است
اعمال قدرت و سیاست اسرائیل در آمریکا باعث دهن کجی کاربران مجازی شده و آنها شروع به تمسخر دولت خود در شبکههای مجازی کردهاند تا جایی که در چند روز اخیر هشتگ «ایالات متحده اسرائیل» در فضای مجازی پربازدید شده است؛ هشتگی که به حمایت بیاندازه ایالات متحده از اسرائیل کنایه میزند. کاربران از این طریق به نفوذ و لابی صهیونیستها در کشور خود اعتراض کرده و به نوعی میگویند آمریکا توسط اسرائیل اشغال شده است.
یک کاربر با انتشار فیلمی از خود در شبکه مجازی «تیک تاک» باعث شکلگیری موج گستردهتری از این هشتگ شد. او در این ویدئو شروع به شمردن خدماتی که آمریکا به اسرائیل میدهد میدهد میکند و میگوید: «به ایالات متحده اسرائیل خوش آمدید. ما بیش از ۳۰۰ میلیارد دلار از زمان جنگ جهانی دوم به اسرائیل دادهایم؛ به ایالات متحده اسرائیل خوش آمدید. ما به آیپک (کمیته روابط عمومی آمریکا-اسرائیل) اجازه دادیم تصمیم بگیرد که چه کسی و چه نوع فردی را میتواند در قدرت سیاسی کشور ما نگه دارد. به ایالات متحده اسرائیل خوش آمدید، جایی که وقتی اسرائیل غیرنظامیان فلسطینی را قتل عام و هدف قرار میدهد، ما میگوئیم که آنها حق دارند از خود دفاع کنند. به ایالات متحده اسرائیل خوش آمدید، جایی که ما به قوانین و قطعنامههایی رأی خواهیم داد که میگویند مخالفت با اسرائیل ضدیهودی است. به ایالات متحده اسرائیل خوش آمدید؛ ۳۷ ایالت ما قوانین ضد BDS (قوانینی با هدف تحریم رژیم صهیونیستی) را تصویب کردهاند یعنی کسانی که میخواهند به دولت اسرائیل اعتراض یا بایکوت کنند را مجازات میکند. به ایالات متحده اسرائیل خوش آمدید، جایی که سیاستمداران و شرکتهای خبری ما برای پر نگه داشتن جیب خود چشم بر قتل عام میبندند. به ایالات متحده اسرائیل خوش آمدید؛ آیندگان ما را به خاطر نقش ما در نسل کشی و محو مردم فلسطین سرزنش خواهد کرد.»
کاربر دیگری قدرت نفوذ اسرائیل بر آمریکا را یک «تهدید بزرگ» برای مردم این کشور میشمارد و مینویسد: «شرم آور است. به نظر میرسد که اسرائیل کنترل بسیاری از جهان از جمله آمریکا را در دست دارد. این یک تهدید واقعی برای مردم ایالات متحده است.»
«جک» به این موضوع اشاره میکند که دیگر انتقاد از اسرائیل هم در آمریکا غیرقانونی است و مینویسد: «لابی اسرائیل به تازگی قانونی را تصویب کرده است که انتقاد از اسرائیل را غیرقانونی میداند. اعتراض به اسرائیل را غیرقانونی اعلام کردند، تحریم اسرائیل را غیرقانونی اعلام کردند. ما در ایالات متحده اسرائیل هستیم!»
یک فعال شبکه اجتماعی نیز از دستگیری به دلیل اعتراض به اسرائیل در خاک آمریکا نوشت: «به ایالات متحده اسرائیل خوش آمدید. به خاطر اعتراض به اسرائیل دستگیر خواهید شد! شما نمیتوانید اسرائیل را تحریم کنید. سیاستمداران آمریکایی در شرف تصویب قانون آگاهی ضد یهودی هستند تا یهودیستیزی را به عنوان انتقاد از اسرائیل باز تعریف کنند.»
یک کاربر دیگر با انتشار فیلمی از رئیسجمهور فعلی آمریکا که میگوید اینجا سرزمین «آزادی بیان» است گفت: «با سرزمین آزادگان ایالات متحده اسرائیل آشنا شوید! جایی که دموکراسی و آزادی بیان با ریاکاری و استانداردهای دوگانه روبرو میشوند.»
یک فعال اجتماعی دیگر از خشونت اعمال شده به اساتید دانشگاه توسط نیرو امنیتی میگوید: ««ایالات متحده اسرائیل» آمریکا با خشونت یک استاد دانشگاه را در حالی که از معترضان فلسطینی محافظت میکند دستگیر کرد. در جریان تظاهرات فلسطین در غزه زنی فریاد میزند من یک پروفسور هستم در حالی که پلیس ایالات متحده به او دستبند میزند.»
کاربری دیگری هم بدون هیچ گونه تعارفی مینویسد: «شاید بتوانید نام کشورها را به ایالات متحده اسرائیل تغییر دهید!»
کاربری با انتشار چند فیلم از برخورد نیروی امنیتی در طول این دو هفته نوشت: «نحوه برخورد، مقامات رسانهها و پلیس آمریکا با اعتراضات دانشگاهی این اطمینان را میدهد که ایالات متحده در واقع ایالات متحده اسرائیل است. صهیونیستها تمام کشور را تصرف کردند ذهنیت غیرانسانی در حال انتشار است.»
یکی دیگر از کاربران با کنایه به دستگیری صدها نفر توسط پلیس آمریکا مدعی دموکراسی گفت: «گسترش اردوگاههای حامی فلسطین که منجر به دستگیری صدها نفر شد. ایالات متحده اسرائیل ایالات متحده گارد ملی را برای دانشجویان معترض اعزام میکند. آیا این دموکراسی است؟»
آمریکا کشوری است که قبل از شروع عملیات «طوفان الاقصی» نیز از رژیم صهیونیستی بارها حمایت کرده و بعد از ۱۵ اکتبر شدت آن بیشتر شده است. اگر تا قبل از آن این حمایت بیشتر به شکل غیررسمی مانند مشارکت گسترده یهودیان در انتخابات و حضور یهودیان در پستهای حساس آمریکا بود بعد از طوفان الاقصی بیشتر جنبه رسمی پیدا کرده است. برای مثال قدرت سازمانها و گروههای سازمانیافتهٔ یهودی و صهیونیستی که در تصمیمگیریهای مجلس قانونگذاری آمریکا و دستگاه حاکمه آمریکا، به طور مستقیم، اعمال فشار میکنند بیشتر شده است.
کشور بلژیک کنایه سنگینی به آمریکا برای جرأت نداشتن مقابل رژیم صهیونیستی زد و گفت: «ایران را تروریست میخوانید اما آیا میتوانید اسرائیل را که ۱۵ هزار کودک را به قتل رسانده تحریم کرده و تروریست بخوانید؟»
محال است تن به ذلت بدهیم
«هیهات من الذله» صدایی که شاید انتظار داشته باشید از کشورهای اسلامی به گوشتان برسد اما این روزها گوشه و کنار کشوری به اسم ایالات متحده آمریکا پر کرده و از قلب دانشگاههای نیویورک و لس آنجلس به گوش میرسد. شماری از دانشجویان آمریکایی در جنبش پر سر و صدای خود برای حمایت از فلسطین، این جمله معروف از امام حسین (ع) در روز عاشورا را فریاد میزنند؛ یعنی «محال است تَن به ذلّت دهیم». همان دانشجویانی که شاید در میانشان مسلمان، مسیحی، یهودی یا حتی آتئیست دیده شود، همانها که از هر رنگ پوست و نژادی میانشان دیده میشود اما اکنون مسئله فلسطین و انسانیت برایشان حرف اول را میزند و با هر دین و مذهبی که باشند، سکوت مقابل ظلم را شایسته خود نمیدانند.
همانهایی که از خشم مقامات ابایی ندارند، کتک میخورند، بازداشت میشوند یا حتی از دانشگاه محروم، اما باز هم در مسیر دفاع از انسانیت، کوتاه نمیآیند.
دانشجویان آمریکایی در جنبش خود کار میکنند که اسرائیل کیلومترها دورتر از آنها میترسد و تهدیدشان میکند. اکانت وابسته به موساد در توئیتر خود نوشت: «تکنولوژی شناسایی صورت میتواند تشخیص دهد که آیا در تجمّعات طرفدار فلسطین در دانشگاهها شرکت کردهاید یا نه. موقعیتهای شغلی و مدارک تحصیلیتان بیارزش خواهند بود و موقعیتهای استخدامیتان هم محدود خواهد شد.» آنچه این جنبش رقم زده باعث شده رسانههای دنیا و شبکههای اجتماعی مدعیترین کشور در زمینه آزادی بیان را زیر سوال ببرند و ایالات متحده چیزی جز یک طبل تو خالی ندانند.
بیداری دانشجویان از دو هفته گذشته به طور جدی شروع میشود. زمانی که گروهی از دانشجویان حامی فلسطین در دانشگاه کلمبیا چادر میزنند و با سرکوب شدید نیروهای امنیتی مواجهه میشوند؛ گروه دیگری هم در دفاع از این جنبش و برای حمایت از غزه برخاستند؛ از دانشجویان معمولی تا پروفسورها و کادر دانشگاه.
قدرت جنبش دانشجویی را دست کم نگیرید
ماهیت جنبش دانشجویی همین است. ایدهها و فعالیتهای گروهی که در اعتراضهای اجتماعی دخالت میکنند و سرنوشت گروهی از جامعه را رقم میزنند یا در آن تغییر ایجاد میکنند. تاریخ جنبشهای دانشجویی به بلندای سابقه تأسیس دانشگاههاست و کسی از مبدا آن خبر ندارد. اما اگر بخواهیم به یکی از اولینهایش رجوع کنیم میتوانیم تحصن «گرینزبورو» در آمریکا را مثال بزنیم.
روز اول فوریه ۱۹۶۰ چهار دانشجوی سیاهپوست آمریکایی در اعتراض به سیاست تفکیک نژادی در اماکن عمومی، وارد سالن غذاخوری یکی از فروشگاههای زنجیرهای «وولورث» در شهر «گرینزبورو» ایالت کارولینای شمالی شده و یک قهوه سفارش دادند که اما وقتی از پذیرش سفارش آنها خودداری شد، این ۴ دانشجو تحصن خود را شروع کردند.
سه روز بعد، ۳۰۰ نفر دیگر به جمع آنها اضافه شدند و بعد از چند ماه، این تحصنها به بیش از ۵۰ شهر گسترش یافت و مورد توجه گسترده رسانهها و روزنامهها قرار گرفت. تجربه تحصن دانشجویی ۴ نفره که ۶۴ سال پیش رقم خورد حالا در سال ۲۰۲۴ به واسطه تحصن دانشجویان آمریکایی بار دیگر قدرت این جنبشهای دانشگاهی را به رخ همه کشیده است تا جایی که خروش دانشجویان آمریکایی پس از کلمبیا و چند ایالت دیگر، نه تنها در خود این کشور شیوع پیدا کرد بلکه سایر کشورها را نیز در بر گرفت و همچنان نیز ادامه دارد.
کد خبر 6096896